مقالات آموزشی

اثر تیپ شخصیتی بر معامله گری

تا حالا شده پیش خودتون فکر کنید که تفاوت بین تریدرهای مختلف چیه؟ چرا افراد مختلف با یک استراتژی مشابه، مثل هم نتیجه نمی گیرند؟ یا اینکه می خواهید بدانید که معامله گری مناسب شما هست یا خیر؟ شاید پاسخ این سوال را بتوانیم در تفاوت تیپ شخصیتی افراد و به تبع اون نقاط ضعف و قوت متنوع افراد جستجو کرد.

در زمینه معامله گری، احتمالا به این بر می خورید که افرادی که توانایی ریاضیاتی و محاسبات آماری بیشتری دارند در ترید به نسبت موفق ترند. این افراد معمولا به یک سبک بازی مشابه گرایش دارند که می توان از پوکر نام برد.

خب اگر این بازی و معامله گری را با هم مقایسه کنیم، به چند نکته مشترک در بین افراد موفق می رسیم:

  • ذهنیت مناسب درک ریسک و پاداش.
  • تصمیم گیری در شرایطی که اطلاعات ناکاملی دارند.
  • دانستن زمان مناسب برای شرط بندی و از آن مهمتر اینکه چه زمانی شرط نبندند.
  • اهمیت دادن به مدیریت سرمایه.

شرط بندی یا بت در مسابقات ورزشی هم به معامله گری شباهت دارد. شما باید آمار و ارقام را ارزیابی کنید و با فهم اینکه چه چیزهایی در بازار زیر ارزش خود قرار دارند شرط ببندید. معامله گری همچون بت و غیره، بازی شانس و احتمال هستش. شما باید با احتمالات، ارزش مورد انتظار و مفهوم توزیع و … آشنا شوید.

در زمان شیوع پاندمی کرونا ورزش ها به صورت جهانی به حالت تعلیق درآمدند و کازینوها بسته شدند. اکثر افراد در مرحله فاصله گذاری در خانه مانده بودند. به علاوه، صرافی و بروکرها خدمات بدون کارمزد خودشان را گسترش دادند. پس فرصت مناسبی برای ورود خیل عظیمی از افراد به بازارهای مالی ایجاد شد. این افراد با تیپ های شخصیتی متفاوت جذب معامله گری می شوند و تفاوت هایی در نحوه عملکرد این افراد وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم.

تفاوت بین افراد

در یک مجموعه مدیریت سرمایه گذاری هم، اینکه چه شخصی در چه موقعیتی بهترین عملکرد را دارد بسیار حائز اهمیت است. فردی که در بخش سرمایه گذاری فعالیت می کند (گرایش به تفکر منطقی) با شخصی که در بخش خدمات مشتریان (مهارت های ارتباطی و بین فردی اهمیت زیادتری دارد) و یا در بخش فروش و بازاریابی کار می کند متفاوت است.

حتی در بخش سرمایه گذاری نیز افراد یک تیم در نقاط قوتشان تفاوت دارند. برخی ممکن است در یک روش تفکر یا موضوع خاص تبحر داشته باشند، در حالیکه برخی دید جامع تری به قضایا داشته باشند و در زمینه استراتژی مهارت داشته باشند. نکته مهم این است که در درجه اول نقاط قوت و ضعف خود را بشناسیم و هماهنگ با آن عمل کنیم.

مطالب دیگر که ممکن است مفید باشد:

اقتصاد رفتاری و معامله گری

قالب کاربردی پلن معاملاتی

تیپ شخصیتی در قالب MBTI

یکی از رایج ترین تعیین راه های تعیین تیپ شخصیتی، تست MBTI می باشد که اطلاعاتی در مورد نحوه مدیریت انرژی، پردازش اطلاعات، نحوه تصمیم گیری و به صورت کلی مدیریت زندگی افراد بدست می دهد.

افراد به چهار دسته کلی درون گر (Introvert) یا برون گرا (Extrovert)، حسی (Sensing) یا شهودی (Intuitive-N)، فکری (Thinking) یا احساسی (Feeling)، و ساختارگرا (Judging) یا ادراکی (Perceiving) تقسیم می شوند. اگر چه اکثر افراد ترکیبی از هر چهار دسته را دارند، اما هر شخص در هر دسته یک گرایش غالب دارند که در جواب تست شما باید یک کلمه چهارحرفی مواجه می شوید که بیانگر همین گرایش غالب است.

برای مثال تیپ ENTJ، تیپ شخصیتی است که فردی را توصیف می کند که:

  • برون گرا
  • داشتن دید جامع در تفکر
  • ترجیح مسائل منطقی به احساسی و قضاوت شخصی در هنگام تصمیم گیری
  • تمایل به نظم و محیط های ساختارمند

تیپ ISFP:

  • درونگرا
  • متمرکز بر جزئیات
  • تصمیم گیری برپایه غریزه یا ندای درونی
  • تمایل به محیط های منعطف و بدون ساختار و خلاقانه

درست مانند اکثر شغل ها و کسانی که به یک زمینه مشخص جذب می شوند، تریدرها نیز تمایل دارند که یک تیپ مشخص برای تصمیم گیری و اقدام داشته باشند.

در ادامه به هر یک از چهار دسته فوق به صورت جزئی تر می پردازیم. در پایان هر بخش، برای هر دسته خصوصیتی که در ترید مهم هست را اشاره می کنیم.

درون گرا (I) یا برون گرا (E)

بُعد درونگرایی یا برونگرایی به شما کمک می کند که بدانید چگونه انرژی خود را مدیریت کنید. ترجیح و گرایش شما به درونگرایی یا برونگرایی به مواردی مانند زیر ارتباط دارد:

  • چه میزان خودتان را به راحتی یا آزادانه بروز می دهید.
  • تا چه حد به آسانی با دیگران ارتباط برقرار می کنید.
  • نحوه تعامل با دنیای پیرامونتان

اصولا، این بُعد اغلب به اینکه شما دوس دارید تنها باشید یا با دیگران وقت بگذرانید بستگی دارد. کسی که گرایش غالبش به درونگرایی است بیشتر به درون خود، افکار، ایده ها، خاطرات و تجربیات شخصی تمرکز دارد. اغلب اوقات، یک درونگرا ترجیح می دهد در یک محیط ساکت و آرام باشد تا در یک جمع شلوغ. این افراد تمایل زیادی به کم صحبت کردن و غرق شدن در تفکرات ذهنی خودشون دارند.

یک فرد با گرایش غالب درونگرا، تمرکزش بر دنیای بیرون است. آنها به راحتی با افراد دیگر ارتباط برقرار می کنند و زندگی اجتماعی پررنگ تری دارند. کسی که میل به گفتگو و مطرح کردن ایده هایش دارد احتمالا برونگرا می باشد. از آنطرف، یک درونگرا دوست دارد به صورت خصوصی فکر کند و ایده هایش را تنها زمانی که به بار نشسته اند مطرح کند.

برخی معامله گران درونگرا هستند، با حساب شخصی خودشان را ترید می کنند و یا در بخشی از یک شرکت ساختارمند فعالیت می کنند. برخی دیگر نیز در قالب یک تیم فعالیت می کنند و تصمیمات را به صورت جمعی می گیرند، جاییکه برونگرا ها بیشتر مورد توجه خواهند بود. برخی از افراد نیز بر نتورک و شبکه سازی خود تکیه می کنند و بیشتر کارشان را از طریق جلسه و تماس انجام می دهند.

نکته ای که در اینجا اهمیت دارد این است که به عنوان یکی از ملزومات تیمداری، باید شرایطی برقرار کنیم که تمام افراد با خصوصیات متفاوت بتوانند آنگونه که راحت هستند با یکدیگر تعامل داشته باشند.

بررسی هایی که تاکنون انجام شده رابطه معنی داری بین درونگرا یا برونگرا بودن و موفقیت در معامله گری دیده نشده است.

حسی (S) یا شهودی (N)

این بُعد نحوه پردازش اطلاعات شما را توصیف می کند. گرایش شما به حس یا شهودتان، نشان می دهد که آیا استایل تفکر شما به صورت سر راست و پیوسته است، یا به صورت خلاقانه و انتزاعی. افراد در هر گروه تمایل به یک سبک اطلاعات دارند. افراد حسی به جزئیات توجه دارند درحالیکه افراد شهودی به ایده ها و تفکر مفهومی علاقه مند هستند.

افراد حسی به دقیق بودن در موضوعات اهمیت می دهند اما یک فرد شهودی به صورت تقریبی به دنیا نگاه می کند و می تواند الگوها و روابط بین اجزای مختلف یک سیستم را تشخیص دهد. آنها ابتدا به کلیات فکر میکنند و بعدا راجع به جزئیات تصمیم می گیرند. شما می توانید این بُعد افراد را با توجه به اینکه به چه چیزی تمرکز دارند، متوجه شوید.

افراد تیپ شهودی احتمال اینکه در معامله گری موفق باشند زیاد است چون، توانایی پیش بینی اتفاقات و تغییرات آینده را دارند که جنبه حیاتی در ترید محسوب می شود. به طور کلی افراد تیپ N برای پوزیشن هایی که درگیر تغییرات زیاد هستند مناسب می باشند. آنها اغلب در راه اندازی پروژه های جدید و مدیریت سازمانهایی با تغییرات زیاد موفق می باشند.

در معامله گری، وارد پوزیشن شدن و سر و کار داشتن با مدیریت ریسک، حسابداری و تکمیل وظایف حیاتی مهم می باشد. اما بخش بزرگی از جنبه تصمیم گیری این است که همیشه همه چیز در حال تغییر می باشد. داشتن یک دید جامع و گسترده و دیدن تصویر بزرگ، کار کردن با آن و یاد گرفتن از تجربیات افراد دیگر بسیار حائز اهمیت می باشد.

از آنطرف، افراد تیپ حسی (S) در تمرکز بر فعالیت های روزانه و مدیریت کارهایی که تغییر زیادی نمی کنند بهتر هستند. آنها معمولا از اتفاقات ناگهانی بیشتر غافلگیر می شوند. البته اینگونه افراد قابل اتکا تر می باشند. اگرچه دایره تمرکز این افراد کوچکتر از افراد تیپ N می باشد که دید جامع تری دارند، اما نقشی که هر دو ایفا می کنند بسیار حیاتی می باشد. افراد تیپ N در ایده پردازی معاملات و تصویرسازی فرصت ها توانایی بیشتری دارند. البته برای واقعیت بخشی به این ایده ها و تصورات، توجه به جزئیات و نیز مدیریت مناسب ریسک اهمیت زیادی دارد که در این بخش افراد تیپ حسی بازدهی بهتری دارند.

اکثر تریدرهای موفق گرایش به سمت تیپ شهودی (N) دارند اگرچه هر دو جنبه در ترید مهم می باشد.

احساسی (F) یا فکری (T)

این دسته نحوه تصمیم گیری و در برخی موارد انعکاسی از ارزش های شخصی شما را توصیف می کند. بعضی افراد نیز این دسته را دوراهی “مغز در مقابل قلب” در تصمیم گیری در نظر می گیرند. این گرایش به اینکه شما چگونه ارزش های متضاد را اولویت بندی می کنید ارتباط دارد.

آیا زمانی که به دلیل و منطق تکیه می کنید احساس راحتی می کنید، یا احساسات، عواطف، ندای درون یا قضاوت های شخصی برای شما اولویت دارد؟ اگر شما یک فرد با گرایش T یا فکری باشید، احتمالا به تحلیل منطقی اتفاقات و درنظر گرفتن تمام فاکتورهای موثر در یک موقعیت مشخص علاقه مند هستید. این تیپ افراد می توانند به دنیا با دید غیراحساسی فکر کنند و نیز مشتاق رقابت با دیگران هستند و رسیدن به اهداف شخصی از اولویت بالایی برخوردار هست.

از آنطرف یک فرد با گرایش احساسی (F)، بیشتر بر روی هارمونی بین افراد تمرکز دارند. آنها در نقش هایی که نیازمند همدردی و همدلی، ساختن ارتباط و تماس های شخصی هست بهتر عمل می کنند. منابع انسانی و خدمات مشتریان نقش های رایجی هست که این گونه افراد در آن بازدهی بالایی دارند.

مکالمات بین افراد T و F اغلب خسته کننده می باشد چون روش تفکرات کاملا متفاوتی دارند.

همانطور که احتمالا متوجه شدید، در معامله گری گرایش به تیپ T اهمیت بیشتری دارد. در ترید کردن، احساسات مضر می باشد و تصمیم گیری برپایه ندای درونی، احساسات، فرضیات ناپخته و ایده هایی که آزموده نشده باشند بهای سنگینی دارد.

بنابراین، تریدرهای موفق گرایش بسیار زیادی به تیپ T دارند.

ادراکی (P) یا قضاوتی یا ساختارگرا (J)

این بُعد شخصیتی اینکه شما چگونه زندگی را مدیریت می کنید و ترجیح شما برای ساختار و نظم چه می باشد را توصیف می کند. ترجیح شما برای ادراک یا قضاوت، تمایل شما به ساختار، برنامه ریزی، زمان بندی و سازمان دهی کلی را توصیف می کند.

همچنین این موضوع به اینکه شما چگونه زمان خود را مدیریت می کنید و چه دیدگاهی به کاری که انجام می دهید دارید، بستگی دارد.

یک قضاوت کننده (که برنامه ریز هم نامیده می شود-تیپ J)، کسی است که ساختارمند، برنامه ریز و منظم می باشد. آنها دوست دارند که همه چیز را برنامه ریزی بکنند و از تغییرات ناگهانی بیزار هستند. آنها فعالیت در محیط های ساختارمند را ترجیح می دهند و خودشان را قابل اتکا و مسوولیت پذیر در نظر می گیرند. آنها یک نقشه دارند و به آن عمل می کنند.

یک فرد تیپ P منعطف تر می باشد و با تغییرات سازگارتر است. آنها بر روی چیزی که در اطرافشان رخ می دهد تمرکز می کنند و خودشان را تطبیق می دهند. این افراد می بینند که چه اتفاقی افتاده و به دنبال این هستند که چه عاملی موجب این اتفاق شده و اینکه چگونه باید واکنش نشان دهند. آنها فرصت ها را شناسایی می کنند و بعد از مقایسه، انتخاب می کنند. در حالیکه افراد تیپ J در ابتدا به این فکر می کنند که به چه چیزهایی می خواهند برسند و سپس برای آن برنامه ریزی می کنند.

افراد ادراکی چیزهای جدید را می بینند و مشتاق هستند که مسیر خود را با توجه به آن تغییر دهند. اما افراد J اینگونه نیستند و ترجیح می دهند به مسیر و برنامه قبلی خود پایبند باشند.

در معامله گری، داشتن هرکدام از این گرایش ها لزوما برتری خاصی ایجاد نمی کند. البته گرایش J در بین تریدرهای موفق بیشتر دیده میشود، اما به طور کلی آنها را می توان متعادل در نظر گرفت.

مزیت داشتن تیپ J در معامله گری، داشتن ساختار و برنامه، منظم بودن و قابل اتکا بودن می باشد. بهرحال، متعادل بودن با گرایش P نیز مفید می باشد. داشتن انعطاف و مشتاق بودن به سازگاری با تغییرات ناگهانی نیز اهمیت دارد.

مقالات مفید دیگر:

استفاده مناسب از موسیقی در معامله گری

راهنمای جامع صرافی های رمزارزها

در بین تریدرهای موفق، NT رایج می باشد

شخصیت های دارای گرایش NT، حدود ده درصد از جمعیت را تشکیل می دهند، اما درصد زیادی از تریدرهای موفق را می سازند. افراد تیپ N به دیدن تصویر بزرگ و پیش بینی اتفاقات و فرصت ها قبل از اینکه پیش بیایند شناخته می شوند. ترجیح T نیز به جای احساسات، عواطف و قضاوت های شخصی، استفاده از تحلیل منطقی در معیار تصمیم گیری می باشد. درونگرایی یا برونگرایی نیز در معامله گری شاید آنچنان اهمیت نداشته باشد.

به طور کلی، برای معامله گران وجود تعادل بین گرایش P (سازگار، داشتن دیدگاه های جدید) و J (برنامه ریزی، ساختار و …) می تواند راهگشا باشد.

تقریب و تفکر مفهومی در معامله گری

تریدرها باید در تقریب زدن مهارت داشته باشند. معامله گری بازی احتمالات و توزیع خروجی های بالقوه می باشد. اکثر افراد با عدم قطعیت و این ایده که آنها چیزی را نمی دانند و نمی توانند با دقت نیز بدانند، دچار چالش هستند (برای مثال، قیمت یک سهم در یک نقطه مشخص در آینده).

تریدرها باید این نکته را قبول کنند که نکاتی که آن ها نمی دانند، از چیزهایی که می دانند و یا می توانند بدانند به مراتب بیشتر است. توجه وسواس گونه به دقت، نداشتن دید جامع، داشتن قضاوت های اشتباه و درگیر بودن با تفکر سیاه و سفید، نکاتی است که باعث می شود افراد در معامله گری دچار چالش باشند. افراد باید تفکر مفهومی را در خود تقویت کنند.

به طور مثال، زمانی که اکثر مردم می خواهند دو عدد را در ذهنشان ضرب کنند، مثلا 628 در 109، زمان زیادی را صرف می کنند، اشتباه می کنند و به زحمت این کار را انجام می دهند. اما یک راه دیگر نیز وجود دارد که مثلا عدد 628 را به 650 و 109 را به 100 گرد کنیم و عدد تقریبی 65000 را بدست آوریم (عدد دقیق 68452). در نظر داشته باشید برای سود کردن در بازارهای مالی نیازی به این دقت وسواس گونه نمی باشد و داشتن یک تقریب مناسب بسیار مفید و کافی می باشد.

تریدرها علیرغم سروکار داشتن با قیمت، کمیت و مقادیر پولی، همیشه با تقریب ها کار می کنند. برای مثال، اگر نیاز به خرید 2800 سهم با قیمت 840 تومان دارید، می دانید که چیزی در حدود دو میلیون و چهارصد هزار تومان نیاز دارید (رقم دقیق 2352000 می باشد).

شما به عنوان یک تریدر باید یک سطحی از دانش را در اختیار داشته باشید تا بتوانید درک کلی از قضایا داشته باشید و تصمیم های بهتری بگیرید. البته این موضوع به ماهیت تصمیم بستگی دارید، به عنوان مثال:

  • نوع تصمیم
  • چقدر زمان دارید
  • مزایا و معایب
  • آیا تصمیم خود را بدون جریمه می توانید تغییر دهید؟
  • نسبت به زمانی که میگذارید چقدر سود می کنید؟

نتیجه گیری

آنهایی که در داشتن دید جامع و تصویر بزرگ در معاملات بهتر عمل می کنند دارای گرایش غالب N و T می باشند. کسانی که در عمل کردن به ایده ها و اجرایی کردن آنها مهارت دارند، دارای گرایش غالب N و S می باشند. مدیریت ریسک نیز مناسب کسانی است که شخصیتشان به تیپ S و T گرایش دارد. گرایشات P و J نیز اثر چندانی بر روی معاملات شخص ندارد.

البته مطالب فوق نفی کننده قابلیت موفقیت افراد مختلف با هر نوع تیپ شخصیتی نیست و هر شخص با آموزش، تمرین و ممارست در هر زمینه ای قادر به موفقیت خواهد بود. اما شناخت خود و داشتن دیدگاه درست نسبت به توانایی ها و نقاط ضعف و قوت، و انتخاب مسیر درست می تواند تا حد زیادی در زمان و هزینه افراد صرفه جویی کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *