بازاریابی و فروش

چرا بازاریاب در هیات مدیره شرکت باید باشد ؟(2)

چرا بازاریاب در هیات مدیره شرکت باید باشد ؟(2)

نویسنده :دکتر خدایار عبدالهی
دکترای بازاریابی با تجربه اجرایی در 5 صنعت کشور
Khodayarabdollahi7@gmail.com

رشد برای بسیاری از شرکت ها اولویت اصلی است. طبق مطالعه اخیر انجام شده توسط گارتنر، این اولویت استراتژیک شماره یک برای مدیران عامل است. بنابراین، جای تعجب است که کمتر از 3 درصد از اعضای هیئت مدیره – آنهایی که در بالاترین سطوح سرپرستی شرکت هستند – تجربه بازاریابی در سطح اجرایی دارند. . مطالعه ای که توسط انجمن ملی مدیران شرکت انجام شد نشان داد که تنها 4 درصد از اعضای هیئت مدیره معتقد بودند که تجربه بازاریابی در سطح هیئت مدیره ارزشمند است.

تخصص یک بازاریاب این سوال است که “چگونه با ایجاد ارزش واقعی و معنادار برای مصرف کنندگان رشد کنیم؟” دیگران اغلب می پرسند، “چگونه می توانیم با کاهش هزینه ها و افزایش کارایی، سود خود را بهبود بخشیم؟” این هر دو سؤال مهمی هستند. در حالت ایده‌آل، شما می‌خواهید که افراد با مهارت‌ها، دانش و آموزش‌های مختلف به پرداختن به هر دو پارادایم در سطح هیئت مدیره کمک کنند.

اگر مشکل رشد دارید، باید به متخصصان رشد خود متمایل شوید.

پس چرا تعداد کمی از بازاریابان؟

اگر شرکت‌ها می‌خواهند بزرگ‌تر شوند (و احتمالاً اکثر آنها این کار را می‌کنند)، چرا مدیران بازاریابی به ندرت در هیئت مدیره شرکت‌ها حضور دارند؟

اصلاحات مالی در اوایل دهه 2000، هیئت مدیره شرکت ها را ملزم می کرد که یک کارشناس مالی تعیین شده را به عنوان عضو داشته باشند.

داشتن حتی یک بازاریاب در هیئت مدیره شرکتی به ارائه دیدگاه اول مصرف کننده کمک می کند که می تواند به توازن میان الگوی عملکردی عمدتاً «درآمد» یا متمرکز بر درون کمک کند

 

تغییر و فرصت

در عصری که بازارهای جهانی پویاتر و پیچیده‌تر می‌شوند، توانایی بازاریابان برای تشخیص تغییرات و فرصت‌ها، نگاه کردن به خارج از یک شرکت به سمت چشم‌انداز متغیری که در آن زندگی می‌کند و تفسیر همه موارد فوق، بر اهمیت موقعیت آنها تأکید می‌کند، شاید واضح‌تر از همه. در ایجاد و توسعه استراتژی.

هیئت ها برای اطمینان از تامین منافع سهامداران و ذینفعان توسط سازمان های مربوطه وجود دارند. آنها رهبری «کارآفرینانه» را برای سازمان‌های خود ارائه می‌کنند و در عین حال اطمینان می‌دهند که ریسک‌ها در چارچوب کنترل‌های محتاطانه و مؤثر درک و مدیریت می‌شوند.

آن‌ها همچنین ارزش‌های یک سازمان را تعیین می‌کنند و اطمینان می‌دهند که این ارزش‌ها زیربنای تعهدات نسبت به سهامداران و سایر ذینفعان است. بعلاوه، آنها جهت استراتژیک شرکت را تایید می کنند و در عین حال اطمینان می دهند که منابع لازم برای دستیابی به اهداف اعلام شده وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *