ژئودموگرافی (جمعیت شناسی روانی)
به تکنیک های تحلیلی گفته می شود که داده های مربوط به هزینه کردن مصرف کنندگان و عوامل اجتماعی – اقتصادی دیگر را با اطلاعات جغرافیایی درباره ی محل هایی که افراد زندگی می کنند، ترکیب می کند، تا مصرف کنندگانی را که الگوهای مصرف مشترکی دارند، شناسایی کند.
جمعیت شناسی روانی عبارتست از استفاده از عوامل روانشناختی جامعه شناختی و انسان شناختی برای تعیین چگونگی تقسیم بندی بازار بر اساس تمایل افراد و دلیل آنها برای گرفتن تصمیمات در مورد یک محصول، شخص، طرز فکر و یا اتخاذ یک نگرش یا استفاده از یک رسانه
کاربردهای جمعیت شناسی روانی برای بازاریابان:
- برای تعریف بازار هدف: این اطلاعات به بازاریاب اجازه می دهد از توصیفات ساده جمعیت آماری یا مصرف محصول فراتر رود
- ایجاد دید جدیدی از بازار: کلیشه های رفتاری ایجاد شده در ذهن ممکن است همیشه در ست نباشد و مصرف کننده واقعی با پیش فرض ها منطبق نباشد به عنوان مثال مصرف کنندگان کرم صورت که فرض براین بود جوانها و افراد اجتماعی هستند، با روش جمعیت شناسی روانی افراد مسن معرفی گردیدند
- جایگاه سازی محصول: این مطالعات به بازاریاب کمک می ند تا به ویژگی هایی از محصول که با سبک زندگی یک شخص مطابقت دارد تاکید کند
- برای انتقال بهتر صفات محصول: هنرمند یا نویسنده آگهی تبلیغاتی با استفاده از این اطلاعات تصویر ذهنی بهتری از مصرف کننده هدف در مقایسه با نگاه کردن به آمارهای خشک بدست آورده و می تواند ورود بسیار مفیدی در تبلیغات داشته باشد
- برای ایجاد راهبرد کلی: اینکه یک محصول چگونه در سبک زندگی مصرف کننده جا می گیرد یا نمی گیرد به بازاریاب این امکان را می دهد که فرصتهای محصول جدید را شناسایی کند، راهبرد رسانه ای را طراحی و محیطهایی ایجاد کند که بیشترین انطباق و هماهنگی را با این الگوهای مصرف دارد.
- برای بازاریابی مسائل سیاسی و اجتماعی: سیاستگذاران و جامعه شناسان نیز با استفاده از این روش می توانند جامعه در معرض رفتارهای مخرب مانند غمار و اعتیاد را شناسایی و اقدامات پیشگیرانه را به کار گیرند