اقتصاددانانی که اقتصاددان نیستند
هر وقت دولت جدید سر کار می آید اولین صحبت آن دولت این است فلان چیز ارزان است .قیمت جهانی آن شونصد دلاره و آن چیز گران می شود ولی وضع مردم بهتر نمی شود .واقعا اقتصادانان راهی جهت بهبود وضع مردم جز جیب مردم با گرانتر کردن کالا و خدمات و مالیات نمی شناسند .
اگر قرار باشد کل دانش اقتصاددانان (که مدرک دکترادارند ،سالها دانشگاه تدریس کرده اندو تجربیات اقتصادی در بانک و..داشتند تنها پیشنهادشان گرانی باشد که وااسفا
به نظر من از این به بعد هر فردی بگوید بهترین راه بهتر شدن وضع مردم گران کردن است او یک اقتصاددان است و دیگر نیازی به گرفتن مدرک دکترا نیست .
هرساله اقتصاددانان برترجهان بخاطر طرح و ایده اقتصادی که توانسته اند با این طرح وضع اقتصادی مردم را بهتر کنند جایزه داده می شود و تعجبی ندارد که اقتصادانانی از ایران در این چندین ساله جزوشان نباشد چون اقتصادادانان ایرانی فقط یک روش بلد هستند و آنهم گران کردن است تا وضع مردم بهتر شود .
در سال 2006 محمد یونس پزشک هندی توانست جایزه نوبل اقتصادی بگیرد
نکته مهم محمد یونس پزشک بود و اقتصاد دان نبود .
این پزشک هندی متوجه شد خیلی از افراد فقیر می خواهند کسب و کار ایجاد کنند ولی پول ندارند . همین رقم کوچک، در بسیاری از نقاط جهان، پیششرط ایجاد کاری تازه برای یک فرد یا یک خانواده است.بنابراین آقای یونس یک موسسه مالی کوچک بنام گرامین را تاسس کرد . مثلا خانم راما از هند با این وام 50 دلاری توانست یک چرخه خیاطی بخرد و لباس دوخته و بفروشد . تا به حال بیش از ۶میلیارد دلار وام در اختیار تهیدستان قرار داده است. رقم وامها، هرگز بیشتر از ۵۰ دلار نبوده است.۹۸درصد همه وامها، در مدت مقرر بازپرداخت شدند. گرامین بانک در ماه اوت سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که ۶میلیون و ۶۱۰هزار نفر وام گرفتهاند که ۹۷درصد آنان را زنان تشکیل میدهند.این وام های کوچک تاکنون میلیونها انسان را از فقر و بیکاری نجات داده است. بهره این وام بین 1درصد تا 3درصد است و بازپرداخت آن 5 ساله است .این طرح باعث بهبود اقتصاد بسیاری در کشورهایی مانند کامبوج ،غنا ،اکوادور و هند و..شده است .هدف این موسسه مالی محمد یونس نه ثروتمند کردن اعضای خود با بهرههای بانکی چرب، بلکه کمک به توسعه کشورهای فقیر است. بر اساس دیدگاه «کمک برای کمک به خود»، وامهای کوچک بهترین وسیله برای مبارزه پایدار با فقر در کشورهای کمتوسعه هستند.و محمد یونس توانسته است با پرداخت وامهای کوچک به بهبود زندگی تهیدستان جهان کمک کنند.
بنابراین نباید انتظارداشت که راه حل بهبود اقتصاد ایران در دستان اقتصاددان تک گزینه ای باشد.
می گویند پول در جامعه زیاد است و همین باعث تورم شده است ولی فردی نمی گوید علت آن این است تولید کم است پس بیاییم تولید را افزایش بدهیم و تمرکز ما تنها بر راهکار افزایش تولید باشد . و با افزایش توان تولید به قشر متوسط هم کمک کنیم تا توانمند شوند .
شباهت مدیران ورزشی و اقتصادانان
می گویند مدیران عامل باشگاه ها ترجیح می دهند که بازیکن خوب و گران بخرند و زود نتیجه بگیرند تا اینکه بازیکن جوان بگیرند و شکست بخورندولی سرمایه گذاری در جوانان کنند و درآبنده ای که دیگر این مدیران نیستند این سرمایه گذاری به نتیجه برسد .درواقع مدیران ورزشی به دنبال نتیجه زود هستند چون عمر مدیریتی شان کوتاه است .
حالا این شبیه به اقتصاددانان ایرانی است .اقتصاددانان ایرانی که در دولتها هستند بجای اینکه بگویند برای بهتر شدن وضع مردم ،تولید افزایش یابد و ….چون می دانند عمراجرایی شان کوتاه است سریع می گویند گران کنیم و دست کنیم توی جیب مردم نقدینگی را کم کنیم و مردم پول کمتری با این توان تولیدی که داریم بخرند .یعنی درواقع همان کار مدیران ورزشی را انجام می دهند .
شما نگاه به ایده برندگان جایزه نوبل اقتصادی در جهان بیندازید هر کدامشان در هر سال برنده شدند بخاطر یک طرح اقتصادی جدید که باعث بهبودی وضع مردم شده اند :
در اکثر طرح های اقتصادی که این برندگان نوبل اقتصادی بخاطر آن برنده شده است در طی این سالها چندین مورد وجود دارد که توانسته اند راه حلی برای کاهش فقر و بهبود اوضاع مردم پیدا کنند و تعجبی ندارد اقتصاددانان ایرانی از ایران جزو این برندگان نوبل اقتصادی نیستند.
«سجاد برخورداری»، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه ، دلایلی که در اقتصاد ایران وضعیت بهبود نمییابد را چنین توضیح می دهد : یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که هر دورهای هر وزیری که بر سر کار میآید، تصمیمگیریهایی میکند ولی آن تصمیمگیریها استمرار نمییابد و با آمدن وزیری دیگر تصمیمگیریها تغییر میکند و همین موضوع مقاومت اقتصاد را پایین میآورد.
از سوی دیگر به نظر میرسد که هیچ اجماعی برای تصمیمات وجود ندارد، ضمن اینکه برای تصمیمگیری از سطح کلان به خرد تصمیمگیری میشود، در حالی که نگاهی به کشورهای موفق نشان میدهد که باید از سطح خرد به کلان برویم.
این یعنی چه ؟
یعنی تصمیات اقتصاددانان استمرار ندارد و موفقیت در استمرار است و در مورد جمله دوم هر اقتصاددانی واسه خودش یک چیز میگه و بجای اینکه از کف جامعه مشکل حل کند تا به کلان برسد مانند محمد یونس و سایر برندگان نوبل اقتصادی با طرح های اقتصادی شان از فقر و..
اقتصاددانان ایرانی با نگاه از بالا و (با تک گزینه گرانی) دنبال بهتر شدن اوضاع مردم هستند و بنظر می رسد اقتصادانان ایرانی در خلا و فضای غیر واقعی نسخه برای اقتصاد ایران می پیچند وگرنه اوضاع بهتر می شد .
مثلا می گویند فلان کالا فلان جا شونصد برابرماست .درسته بدیم مردم ارزان …..ولی نمی گویند حقوق اونجا هم شونصد برابر ماست .
ازآنطرف سالهاست اثری در عمل از اقتصادان ها ندیدیم ولی آنها شاکی هستند چر در ایران روز اقتصاددان نداریم..
مثلا فکر کنید رئیس بورس اصلا نباشد آیا اگر نباشد قرار است بیشتر از این بورس ریزش کند ؟ وقتی فردی مسیولیت اجرای اقتصادی دارد فقط برای بهتر شدن پست می گیرد نه برای بدتر شدن .واگر می بیند در توانش نیست پست نگیرد .
یادمه فردی در ایران اومد از توی ویکی پدیا اسامی و زندگی اقتصادانان جهان کپی کرد گذاشت داخل یک کتاب و اسم کتاب هم گذاشت اقتصادانان برتر جهان .از آنموقع به بعد انتظار داشت به او هم بگویند اقتصاددان (:
ما به پزشکی حاذق می گوییم که درمان کند و به اقتصادانی می گویم خوب که راه حلش در میدان عمل به بهتر شدن وضع مردم انجام شود وگرنه تیوری بدون عمل توهم است که برخی از اساتید اقتصاد ما به آن گرفتار هستند .