جاسوسی صنعتی از قرن ۱۹ تا دوران جنگ سرد
شاید برای مدیران، سهامداران و صاحبان بنگاههای صنعتی و سیاستگذاران دولتی که امروز در حال فعالیت هستند کسب تکنولوژی کار چندان پیچیدهای نباشد. وجود بازار رقابتی موجب شده است عرضه تکنولوژی آسان شود، اما در سدههای گذشته و در آستانه ورود به قرن ۱۹ میلادی، این جاسوسان بودند که میتوانستند تکنولوژی صنعتی را از یک بنگاه یا یک کشور به بنگاه و کشور دیگری انتقال دهند.
شاید برای مدیران، سهامداران و صاحبان بنگاههای صنعتی و سیاستگذاران دولتی که امروز در حال فعالیت هستند کسب تکنولوژی کار چندان پیچیدهای نباشد. وجود بازار رقابتی موجب شده است عرضه تکنولوژی آسان شود، اما در سدههای گذشته و در آستانه ورود به قرن ۱۹ میلادی، این جاسوسان بودند که میتوانستند تکنولوژی صنعتی را از یک بنگاه یا یک کشور به بنگاه و کشور دیگری انتقال دهند. آنچه در چند شماره میخوانید بخشی از کتاب جاسوسی صنعتی، نوشته ژاک برژیه کارشناس برجسته ضدجاسوسی کشور فرانسه است که تجربهها و مطالعات خود را در تاریخ جاسوسی صنعتی در آن نوشته است.از اینکه نتوانستم با رییس اسرارآمیز «اسپایز اینکور پورتید» ملاقات کنم بسیار متاسفم چون برای نوشتن این کتاب ممکن بود آن ملاقات خیلی مفید باشد، ولی به جبران آن با دکتر س. آرییس که به جاسوس صنعتی شماره یک معروف شده ملاقات و مذاکره کردم. علیه دکتر آرییس پروندههای زیادی تشکیل گردیده، ولی او مصرا تمام اتهامات را تکذیب نمود. من قادر نیستم نتیجه رسیدگی به اتهامات وارده علیه او را در این کتاب شرح دهم، ولی سعی میکنم با رعایت کمال بیغرضی و بدون هیچگونه تعصبی وضع او را شرح دهم.دکتر آرییس که از سال ۱۹۵۰ به تابعیت آمریکا پذیرفته شد، قبل از آن تاریخ، تبعه فرانسه بود. او بدون تردید استاد مسلم شیمی است.دکتر آرییس موفق شده بود توسط شبکه بسیار منظم جاسوسی از پروندههای محرمانه و صندوقهای سه کمپانی معروف آمریکایی «مرکاندکمپانی» «رماندهانس کمپانی» و «اسپراگ الکتریک کمپانی» مدارک و نمونههای بسیار مهم سرقت و خارج نماید.ضمن مدارک سرقت شده مدرکی بود مربوط به کشت «میکرواورگانیزمها» که بعضی از امراض پرندگان خانگی را معالجه میکند.به گفته مطلعین ارزش تنها مدرک کشت «میکروارگانیزمها» مبلغ بسیار ناقابل فقط صدمیلیون فرانک جدید بوده که به همین مبلغ هم علیه او دادخواست داده شده بود.ولی آرییس میگوید سند را آنها از او سرقت کردهاند و اظهارات شهود هم کذب محض است و علیه شاکیان خود دادخواست داده و پرداخت همان مبلغ صدمیلیون فرانک را به عنوان خسارت تقاضا کرده است.۲۷ آوریل ۱۹۶۹ دادگاه فدرال هات فورد ایالت کنتوکی دکتر آرییس را به پرداخت ۱۲۵میلیون فرانک فرانسه بابت خسارت وارده محکوم ساخت. او به سوئیس فرار کرد. در آنجا پلیس خواست او را بازداشت کند. به فرانسه گریخت و تا آنجایی که من اطلاع دارم در فرانسه تحت تعقیب نبود. آرییس در چهل کشور تقاضای ثبت اختراعات شیمی و الکترونیک نمود و ادعا کرد که مخترع اختراعات مورد تقاضای ثبت خود او است. ولی مخالفان او اظهار میدارند تمام اختراعاتی که او تقاضای ثبت آنها را کرده از کشفیات دیگران است و آرییس جواب داده که «اگر دیگران مدارک و نسخههای آن اختراعات را در پروندههای خود دارند حتما از من دزدیدهاند». به نظر میرسد این آدم خیلی عاقل و راستگوست ولی ظاهرا مثل این است که اوضاع مخالف اوست و به هر حال قضاوتش بسیار مشکل است. اگر واقعا او بیگناه است پس توطئه علیه او ترتیب یافته شهادتهای دروغ توام با تفتین برای محکوم کردن یک بیگناه برای چیست؟موقعی که در حال نوشتن این کتاب بودم، تعداد پروندههای دادگاه علیه آرییس رو به ازدیاد میرفت. در سال ۱۹۶۶ در ژنو دکتر آرییس غیابا به دو سال و نیم زندان و عدم ورود و اقامت در سوئیس به مدت ۱۰ سال و پرداخت ۲۲۵ هزار فرانک سوئیس به کمپانی شاکی و پرداخت مخارج محاکمه محکوم گردید.امکان دارد روزی وضع به نفع دکتر آرییس تغییر کند و او تمام خسارات را جبران نماید. در هر صورت او واقعا یک دانشمند عالیقدر و دارای دیپلمهای علمی از دانشگاههای «مینهسوت و ایل و پلی تکنیک بروکلین» است و میتوان گفت که متخصصی با چنین درجه علمی میتوانست رهبری شبکه جاسوسی صنعتی را عهدهدار باشد و رهبر چنان شبکه حتما باید از کسانی در آن سطح باشد که هستند.در هر حال من به هیچ وجه میل ندارم از طرف دکتر آرییس یا مخالفان او متهم شوم که اسرار آنها را در مطبوعات انتشار دادهام و بهتر است این کار را بگذارم به عهده دادگاههای فرانسه، سوئیس و آمریکا و بیش از این در این مساله معطل نخواهم شد.چندی قبل در محافل صنعتی جزوهای منتشر شد، تحت عنوان «جاسوسی حقیقتی است غیرقابل انکار» در آن جزوه درباره جاسوسی صنعتی چنین نوشته شده: «اجتماع هنوز تصور میکند که هدف اصلی جاسوسی صنعتی دستگاه نظامی است. اشتباه بودن این عقیده در آستانه جنگ اخیر ثابت گردید و اکنون چنین عقیده به کلی غلط است، چیزی که مورد علاقه جاسوس امروزی است تحصیل اطلاعات وسیع بیحد است. در حقیقت تمام قدرت و نیروی متشکله یک ملتی ممکن است برای تحصیل اطلاعات، هدف واقع شود، چون همان اطلاعات تحصیل شده از یک طرف اجازه خواهد داد نیروی کشور از هر جهت برای ایام جنگ احتمالی ارزشیابی گردد و از طرف دیگر امکان خواهد داد از پیشرفتهای علمی و فنی آن کشور بدون زحمت و هزینه زیاد استفاده شود.این است که جاسوس مامور باید در محلی اطلاعات مطبوعات را به دست بیاورد که تحصیل آن اطلاعات به طور آشکار و از طریق قانونی و رسمی امکانپذیر نباشد.در کشورهای غربی شرایط چنین کاری مناسب است و گهگاه امکان دارد اطلاعات بسیار جالبی از طریق رسمی و قانونی به دست آید.در درجه اول جاسوس دنبال اطلاعات علمی میرود که کشور متبوع خودش در آن رشته علمی عقبماندگی دارد، بنابراین در رشتههای علوم و فنون و اقتصاد وسعت عمل جاسوسی بیش از سایر رشتهها است.کارکنان موسسات علمی و سایردستگاهها به یک اندازه مورد علاقه جاسوسان نمیباشند. توجه آنها بیشتر به اشخاصی جلب میشود که اطلاعات مطلوب و مورد علاقه و نظر جاسوسی ممکن است در دست آنها باشد. آن اشخاص بیشتر کارکنان دفتر مدیریت هستند که کار آنها تعمیم اقدامات و تهیه نقشهها است. تهیهکنندگان برنامههای کار و کارکنان بایگانی مدارک نیز مورد توجه جاسوسان هستند.