مفهوم ریسک در معامله
ریسک، از مهمترین مفاهیمی است که در حوزهی سرمایهگذاری مطرح میشود. ریسک، در زندگی روزمرهی همهی ما نیز وجود دارد اما شاید تابهحال، توجه چندانی به آن نکرده باشید. انتخاب یک مسیر ایدهآل برای گریز از ترافیک، با ریسک همراه است. اما گاهی ریسکها آنقدر کوچکاند، که تقریباً برابر با صفر در نظر گرفته میشوند. در هر صورت، این مفهوم، برای سرمایهگذاری اهمیت دوچندانی دارد. در این مطلب، به معرفی مفهوم ریسک در معامله پرداختهایم و به شما نشان دادهایم که چرا باید به ریسک در سرمایهگذاری، توجه کنید.
مفهوم ریسک
همهی ما یک آشنایی تقریبی با این مفهوم داریم اما شاید نتوانیم یک تعریف قابل قبول برای آن ارائه دهیم. ریسک به عدم اطمینان در خصوص یک موضوع گفته میشود. در اینکه شما یک مغازهی بوتیک راهاندازی کنید، ریسک وجود دارد. یعنی نمیتوان اطمینان کاملی از بابت اوضاع مثبت در مغازهی بوتیک داشت. حتی وقتی یک تاس میاندازید، ریسک وجود دارد. مثلاً اگر هدفتان آمدن عدد ۶ باشد، احتمال کمی وجود دارد که به موفقیت برسید.
حال بگذارید مفهوم ریسک را در حوزهی سرمایهگذاری مطرح کنیم. هر سرمایهگذار، سرمایهی خود را برای کسب سود بیشتر در حوزههای متنوع، به کار گرفته و سرمایهگذاری میکند. در واقع سرمایهگذار با سرمایهگذاری پول خود در یک بخش خاص، سرمایهگذاری میکند، انتظار دریافت سود مشخصی را دارد. اما در این بین، او باید از ریسکهای موجود نیز اطلاع داشته باشد و بداند که شاید اوضاع طبق پیشبینیها و میل وی، پیش نرود!
چرا باید ریسکها را بشناسیم؟
یک سرمایهگذار فعال، باید بتواند موضوعات مختلف و گزینههای متنوعی که برای سرمایهگذاری در پیش رو دارد را با هم مقایسه کند و درنهایت گزینهی ایدهآل و مناسب را برگزیند. از طرف دیگر، شناخت ریسکها، در واقع به معنای شناخت نقاط عدم اطمینان در گزینهی خاص است. یعنی شما میدانید که چقدر احتمال وجود دارد که به مقصد و هدف مورد نظرتان نرسید! بنابراین بررسی و شناخت ریسکهای سرمایهگذاری به سرمایهگذار کمک میکند تا یک زمینهی مناسب را برای این امر بیابند. در صورت عدم آشنایی با این موضوع و نادیده گرفتن آن، احتمال تجربهی زیان مالی وجود خواهد داشت.
بگذارید مثال سادهای را برای اهمیت شناخت ریسکها بزنیم. فرض کنید برای رفتن به محل کار خود، دو مسیر A و B را در اختیار دارید. اگر در مسیر A مدرسه وجود داشته باشد و شما در ساعت تعطیلی یا شروع آن مدرسه از آنجا عبور کنید، ریسک بالایی برای معطل ماندن شما در ترافیک وجود دارد. بنابراین انتخاب مسیر B (که مسیر خلوتتری است) یک انتخاب عاقلانهتر خواهد بود. به عبارت دیگر، ریسک ماندن در ترافیک برای مسیر B، کمتر است.
چطور ریسک را بسنجیم؟
روشهای مختلفی برای سنجش و ارزیابی ریسک وجود دارد. یکی از مهمترین روشهایی که برای این منظور استفاده میشود، محاسبهی ریسک براساس انحراف معیار در یک بازهی تاریخی است. هرچقدر این انحراف معیار، کمتر باشد، ریسک سرمایهگذاری، پایینتر خواهد بود. در ادامه، با چگونگی انجام این محاسبات بیشتر آشنا میشوید.
فرض کنید یک سرمایهگذار هستید و میخواهید در بازار بورس، به خرید و فروش سهام مشغول شوید. گزینههای مختلفی پیش روی شما وجود دارد. شما میتوانید مبلغ مورد نظرتان را برای خرید تعداد مشخصی سهام در شرکتهای «الف»، «ب» و … به کار بگیرید و یا اینکه از هر دو شرکت، تعدادی سهام بخرید! سؤالی که برایتان مطرح میشود، این است که چه کاری را باید انجام دهید؟ به عبارت دیگر، خرید کدام سهام، برای شما سود بیشتری را در بر خواهد داشت؟ راهحلی که در این بخش معرفی کردهایم، محاسبهی ریسک براساس انحراف معیار در یک بازهی تاریخی است. یعنی اینکه یک بازهی تاریخی را به دلخواه تعیین میکنید. این بازه تاریخی باید طوری باشد که هم شرکت «الف» و هم شرکت «ب» در آن بازه حضور داشته و فعالیت میکردند. اکنون به بررسی عملکرد این دو شرکت در این بازهی تاریخی، میپردازیم. هر شرکتی، بعد از هر سال فعالیت خود، درآمد و سود مشخصی دارد. شما برای بازهی تاریخی مشخص شده، باید میانگین درآمد شرکتها را محاسبه کنید.
به عنوان مثال اگر بازهی تاریخی ۳ ساله تعیین کرده باشید و درآمد شرکتهای «الف» و «ب» در این سه سال به شرح زیر باشد (اعداد را کوچک مثال زدهایم تا محاسبات و درک آن سادهتر باشد)، داریم:
درآمد شرکت الف | درآمد شرکت ب | |
سال اول | 1,000,000 | 3,000,000 |
سال دوم | 8,000,000 | 3,000,000 |
سال سوم | 1,500,000 | 3,000,000 |
میانگین درآمد و سود برای شرکت «الف» در طی این سه سال= 3,500,000
میانگین درآمد و سود برای شرکت «ب» در طی این سه سال= 3,000,000
با نگاهی به اعداد به دست آمده شاید تصور کنید سرمایهگذاری در شرکت «الف» معقولتر باشد، چون درآمد بهتری دارد. اما بگذارید انحراف معیار را نیز محاسبه کنیم.
انحراف معیار به پراکندگی داده از مرکزیت یا همان میانگین گفته میشود. یعنی برای شرکت «الف» داریم:
سال اول -2,000,000
سال دوم 5,000,000
سال سوم -1,500,000
این درحالی است که برای شرکت «ب» انحراف معیار در هر سه سال برابر با 0 خواهد بود.
همانطور که ملاحظه میشود در مجموع انحراف معیار برای درآمد و سود شرکت «ب» پایینتر از شرکت «الف» است. بنابراین هرچند درآمد این شرکت در سال دوم، رقمی بسیار پایینتر از درآمد شرکت «الف» دارد، اما سرمایهگذاری برای خرید سهام آن، احتمال ریسک پایینتری خواهد داشت.
جمعبندی
آشنایی با مفهوم ریسک و سنجش آن، یکی از مباحث الزامی برای هر سرمایهگذار است. ریسک کمک میکند تا سرمایهگذار خطر و احتمال آن را برای سرمایهگذاری در گزینههای مختلف، سنجیده و محاسبه نماید. در نتیجه، سرمایهگذاری را بر روی آیتمی انجام دهد که احتمال موفقیت بالاتری داشته و به سوددهی برسد. در این مطلب، با ذکر یک مثال ساده، محاسبهی ریسک را با کمک انحراف معیار آموزش دادیم. همانطور که ذکر شد، سرمایهگذاری برای گزینهای با ریسک پایینتر خواهد بود که انحراف معیار پایینتری داشته باشد. سرمایهگذاری بر روی گزینه با ریسک کمتر، احتمال کسب سود و درآمد بالا را افزایش داده و منجر به رضایتمندی خواهد شد.