به نظر می رسد “بازاریابی”برا ی افراد مختلف معنای متفاوتی دارد.شاید هیچ کارکرد کسب و کار دیگری به اندازه بازاریابی اشتباه درک نشده باشد. اکثر کسب و کار هابازاریابی را صرفابه عنوان یک تبلیغ شیک یا کاتالوگ یک شرکت جدید میبینند، در حالی که دیگران ممکن است به بخشنامه ها و کوپن هایی فکر کنند که در روزنامه جمعه خود دریافت می کنند.بسیار ی همچنین به اسپم موجود در صندوق ورود ی خود و نامه ها ی ناخواسته ا ی که پستچی هر روزتحویل می د هد فکر می کنند. در واقع همه این دیدگاه ها درست است، امابازاریابی بسیاربسیاربیشتر است.
بازاریابی تقریبا هر کاری است که یک شرکت انجام میدهد، چه آگا هانه و چه ناآگاه، از لوگو ی رو ی سربرگ گرفته تا لباس هایی که کارکنان
مردم اغلب خوا هند گفت که “بازاریابی همه چیز است.” و همچنین درست است. موفقیت یک کسب و کاربه این بستگی دارد که چگونه محصول یا خدمات خود رابازاریابی می کنید. هرتجربه یاباور ی که مشتریان در مورد کسب و کارشما دارندتوسط محصولا ت و کارمندان شما ایجادشده است. از مهندسان محصول،تحلیلگران مالی، حتی مدیران انبار در درک مشتریان ازیک نام تجاری سهیم هستند. از این منظر، هر کار ی که انجام می د هندبازاریابی است.
چیزی که بسیار ی از مردم متوجه نمیشوند این است که در حالی که بازاریابی همه چیز است، همه چیزبازاریابی است!بازاریابی یک بخش نیست،بلکه مجموعه تمام کار هایی است که انجام می د هید،بلکه هرتعاملی است که با هر انسانی روی کره زمین دارید، زیرا هریک از آن افرادیا مشتری فعلی یابالقوه هستند. هر کس تصور ی از کسب و کارشما خوا هد داشت. اگربه صورت پیشفرض یک برداشت ایجاد نمیکنید،به طورپیش فرض رخ مید هد و ممکن است ترجیح داده نشود.بنابراین این فقط یک سوال است که چقدر فعالانه در ایجاد آن تصورشرکت می کنید.
از دیدگاه مشتری شما،بازاریابی چیزی است که آنها هر روز در رابطه با محصولا ت و خدما ت میبینند. مردم بر اساس تصورا ت خود
انتخاب می کنند.به عبارت دیگر، نحوه درک آنها از چیز ی، اعمال آنها را دیکته می کند. اگر در چیزی ارز ش قائل شوند، در زمان ویاپول خود رو ی آن سرمایه گذار ی خواهند کرد، اگر ارزشی ندانند. آنها زمان و/یاپول خود را در جا ی دیگری سرمایه گذاری خوا هند کرد.بازاریابی فرآیندتأثیرگذار یبر ادراکات برا ی ایجاد ارزش است. از آنجایی که بازاریابی فرآیندتأثیرگذاری بر ادراکا ت است و هر کار ی که انجام می د هیدبر ادراکا ت تأثیر می گذارد،شما همیشه در حال بازاریابی هستید.
همانطور که کیت لیستر درشماره جولا ی 2010مجله Entrepreneurگفت: “یک استراتژی بازاریابی عالی هرباریک محصول
عالی راشکست می د هد. صاحبان مشاغل میتوانند (و خوا هندشد) درباره محصولات یا خدما ت فوق العاده خود ادامه د هند.
افراد موفق وقت خود را صرف طرح ریز ی می کنند. در مورد اینکه چه کسی می خوا هد آن رابخرد و چگونه می خوا هدبه آنها
برسد. قبل از اینکه بفهمند، کامیون ها و ماشین ها در حالت وقف بودند وتجار ت رونق می گرفت.
محصولا ت نمی فروشند،بازاریابی می فروشد.
اگر محصول عالی یا خدما ت ویژه ای برای ارائه به مردم دارید؛ چگونه آنها را مجبوربه خرید آن می کنید؟شما در مورد آن به آنها
می گویید،به آنها می گویید که چقدر عالی است، وبه آنها اطلاع می د هید که چگونه به زندگی آنها کمک می کند.بازاریابی بخش
مهمی از هر کسب و کار ی است.بدون آن، هیچ را هی برای مردم وجود ندارد که بدانندشما چه پیشنهادی دارید.
اگرتابه حال به این فکر کرده اید که آیا در و هله اول لازم است تجارت خود رابازاریابی کنیم، می خوا هم این داستان ساده را که
گویا ی همه چیز است به اشتراک بگذارم:
اخلاقی: اگر آن را نشان ندهیدیابه کسی در مورد آن بگویید نمیتوانید آن رابفروشید. اگر داستان خود را نگویید -و آن را خوب
بگویید – همه چیز ازبین می رود.بار ها وبار هاثابت شده است که کسانی که وقتی شرایط کسب و کار کند است به بازار می
پردازند، وقتی اوضاع بهترشودبسیار جلوتر هستند.
پسربا هو ش آنها شرایط عمومی تجار ت وبررسی ها ی آینده راتوسط معتبرترین افراد کشور مطالعه کرد. او در نهایت نتیجه
گیر ی کرد: مابه سمت رکود و احتمالاً رکودپیش می رویم.
یک روز همسریک ایده روشن پیدا کرد. چرا خودمان رابازاریابی نکنیم؟ ما میتوانیم یک تابلو یبزرگ نصب کنیم و همچنین
پیام خود را رو یبیلبورد ها قرار د هیم. ما حتی میتوانیم مقدار یپول در ایستگاه ها ی رادیویی محلی خرج کنیمتا از فضیلتኁ ها ی
غذا ی عالی مان تمجید کنند.»
یکبار زن وشو هر یبودند کهباها ت داگ خود در کنار جاده ایستاده بودند که برای امرار معاش تلا ش می کردند.با وجود اینکه
ها ت داگ هایشان تازه و خو ش طعم بود و قهوه شان بهترین قهوه در کل منطقه بود، کامیون ها و ماشین هابدون حتی یک
نگاه نمی کردند. خرج خود وپسر کوچکشان بسیارسخت بود.
تجارتشان رونق می گرفت.
محصولا ت نمی فروشند،بازاریابی می فروشد.”
آنها غرفه رابزرگ کردند و افراد زیادی رابرای جا دادن به ترافیک استخدام کردند. آنها هفت روز هفته و 24ساعت شبانه روزباز
می ماندند وبیش از آن چیزی که فکر ش را می کردند درآمد کسب کردند. این رویا ی آمریکایی محقق شد.
تجار ت خوب ماند و آنها کسب و کار رابه یک زنجیره تبدیل کردند.سرانجام پسرشان بزرگ شد وبه دانشگاه رفت.به سختی
درس خواند و مدرک اقتصاد گرفت.پدر و مادر خوشحالش او رابا عنوان و دفتری جذاب وارد این تجارت کردند.
پسربا هوش آنهاشرایط عمومی تجار ت وبررسی ها ی آینده راتوسط معتبرترین افراد کشور مطالعه کرد. او در نهایت نتیجه
گیری کرد: مابه سمت رکود و احتمالاً رکودپیش می رویم.
و این موضوع رابا والدینش در میان گذاشت و آنها را متقاعد کرد که آموزش او اکنون نتیجه خواهد داد.بیاییدتبلیغا ت را
متوقف کنیم و در هزینه ها صرفه جویی کنیم، و وقتی اوضاع تغییر کرد، دوباره در وضعیت خوبی خوا هیم بود.»تابلو هاپایین
آمدند،تبلیغات رادیویی متوقف شد و کامیون ها و اتومبیل ها مانند قبل ازشروع تبلیغات شرکت، شد. کسب و
کاربدترشد و زنجیره به یک پایه کاهش یافت.بالاخره ورشکسته آخرین غرفه هم تعطیل شد.
در حالی که پدر یکساعت قبل ازبسته شدن با همسرش نشسته بود، نمی توانست با خودش فکر کند: «پسرم
واقعا درست می گفت. ما در افسردگی هستیم.»
تجار ت خو ب ماند و آنها کسب و کار رابه یک زنجیره تبدیل کردند.سرانجام پسرشان بزرگ شد وبه دانشگاه رفت.به سختی
درس خواند و مدرک اقتصاد گرفت.پدر و مادر خوشحالش او رابا عنوان و دفتری جذاب وارد این تجارت کردند.
اگرتابه حالبه این فکر کرده اید که آیا در و هله اول لازم است تجارت خود رابازاریابی کنیم، می خوا هم این داستان ساده را که
گویا ی همه چیز است به اشتراک بگذارم:
اخلاقی: اگر آن را نشان ندهیدیابه کسی در مورد آن بگویید نمیتوانید آن رابفروشید. اگر داستان خود را نگویید -و آن را خوب
بگویید – همه چیز ازبین می رود.بار ها وبار هاثابتذشده است که کسانی که وقتی شرایط کسب و کار کند است به بازار می
پردازند، وقتی اوضاع بهترشودبسیار جلوتر هستند
در مطب دندانپزشکی،بازاریابی موفق دوبخش دارد. خارجی و داخلی. هدف ازبازاریابی خارجی ایجاد ارزش ادراک شده کافی است که بیماران تصمیم بگیرند زمان وپول خود رابا عمل شماسرمایه گذار ی کنند.بنابراین مهم ترین بخش بازاریابی خارجی شما، انتقال پیامی قانعکننده است که عمل شما را ازسایر گزینه ها متمایز میکند وبه بیماران کمک می کند ارز ش منحصربه فردی را که ارائه می دهیدببینند.
به خاطر داشته باشید که فرآیندتأثیرگذاری بر ادراکا ت بابازاریابی خارجی نیز فرآیندتعیین انتظارا ت است. نحوه بیان داستان خود نه تنها تعیین می کند که آیا کسی شما را انتخا ب می کندیا خیر،بلکه انتظاراتی را که در اولین دیداربا خودبه همراه داردتعیین می کند.به منظورایجاد انتظارا ت درست،پیام خارجی شمابایدبر رو ی نقاط قوت تمرین شماسرمایه گذار ی کند وتجربه منحصربه فردی را که ارائه می کنید منتقل کند. این ما رابه سمت بازاریابی داخلی سوق می دهد.
اگربازاریابی خارجی شمابه درستی انجام شده باشد، ادراکا ت واقعی ازتجربه منحصربه فرد ی که ارائه می د هید ایجاد کرده و انتظارا ت بالایی رابر اساس نقاط قوت شما ایجاد کرده است. این کمک می کندتا افراد وارد درب ورود یشوند.با این حال، این چیزی است که
بعدا اتفاق می افتد، که موفقیت نهایی تمرین شما راتعیین می کند. اگربتوانید انتظارا ت آنها رابرآورده کنیدیا حتی بهتر از آنها فراتر
بروید،بیماران شما ازتجربه خودباشما خوشحال خوا هندشد. هر چه بتوانید ارز ش بیشتری به تجربه بیماربیفزایید، احتمال اینکه از
انتظارا ت او فراتر رفته و مشتریان وفادار ایجاد کنید،بیشتر میشود. هر وقت کسی ازتمرین شما ناراضی است به این دلیل است که
انتظارا ت اوبرآورده نشده است. در حالی که برآورده کردن انتظارا ت همیشه غیرممکن است،بایدبه آن به عنوان مسئولیت خود نگاه کنید
که انتظارا ت راتعیین کنید و آنها را درک کنید. این بهترین فرصت رابهشما می د هدتا اطمینان حاصل کنید که انتظارا ت رابرآورده می
کنید.
سه عنصر ضروری فراتر از انتظارا ت وجود دارد.
ابتدابایدبفهمید که بیماران شما چه انتظاراتی دارند و درتجربه خودباشمابه دنبال چه هستند.برا ی انجام این کار، دانستن پیامی که در تلا ش ها یبیرونی خود منتقل می کنید کمک می کند. از آنجایی که این تلا ش ها هستند که انتظارا ت آنها راتعیین می کنند، مهم است که
همه کارکنان به صور ت داخلی پیام های بازاریابی خارجی را درک کنندتابتوانندپیام رسانی را در عمل شماتقویت کنند.تقویت علامت گذار ی خارجی به صور ت داخلی به افراد کمک می کندتا در انتخاب خود احساس اطمینان کنند.
دوما :باید دائمابه دنبال راه هایی برای افزودن ارزش به تجربه آنهاباشید. ً
این می تواندبه سادگی جستجو ی راه هایی برای راحتتر کردن بیمار،یا کمک به درک بهتر خط مشی های شما، افزودن ابزار های راحتی به وب سایت شما،یا حتی ایجاد یک شبکه اجتماعی که به ایجادیک جامعه بابیماران شما کمک میکند،باشد. این همچنین میتواندشامل هدایا یبیمار، خدمات مشتری وپیگیری خوب باشد.
سوم، ازبازخوردثابت مشتر ی اطمینان حاصل کنید.
بازخورد صادقانه در مورد عملکردشما میتواندبه شما در درک نقاط قوت و ضعف خود کمک کند. این به شما امکان می د هد از نقاط قو ت خودبهره بردار ی کنید و نقاط ضعف خود رابشناسید وبرطرف کنید. هنگامی که مشتریان شما احساس می کنند که شما در حال گو ش دادن به آنها هستید،به آنها کمک می کندتا احساس کنندشما هر کار ی که میتوانیدبرای برآورده کردن انتظارات آنها انجام می دهید. اگربتوانیدبه طور مداوم انتظارات بیماران خود رابرآورده کنیدیا از آنها فراتربروید،بیماران شادی خوا هید داشت.بیماران شادتبدیل به بیماران وفادار میشوند.بیماران وفاداربیماران ایده آلی هستند. آنهابه شما اعتماد دارند؛ آنها صورتحساب ها ی خود راپرداخت می کنند،برنامه ها ی درمانی خود را میپذیرند و قرار ملاقا ت خود را حفظ می کنند. در نهایت،بیماران وفاداربیشترین احتمال را دارند که دیگران رابه مطب شما ارجاع د هند.
می بینید که اگرچه فرآیندبازاریابی باتلا ش های بازاریابی خارجی شماشروع می شود، این همان کاری است که شما در داخل انجام می د هید که در نهایت میزان وفادار یبیماران و کمیت و کیفیت ارجاع های شما راتعیین می کند.تمام تلاش های بازاریابی شمابه تعیین انتظارا ت درست، کمک به برآورده کردنیا فراتر از انتظارا ت، وتشکیل پایه ای برا ی ایجادبیماران وفادار ویک برنامه ارجاع مؤثر کمک می کند.
مهمترین جنبه رشد کسب و کار است.
بازاریابی ترکیبی پیچیده از قرار گرفتن در مکان مناسب در زمان مناسببا محصول مناسب است و مسلماً
مشتریان بالقوه نمی دانندشما چه چیزی میسازید،بنابراین آن را نمی خرند. اگر نخرند، کفی برای جارو کردن وجود نخوا هد داشت. نیازی به خریدفنجان قهوه نیست. و هیچ فاکتوری برای ارسال وجود ندارد.
شناخت جامعه خود، ارائه یک محصول منحصربه فرد و متمایز وتنظیم تبلیغات خودبا فلسفه کسب و کار خاص شما،یک استراتژی بازاریابی موفق میتواندبه معنای تفاوت بین کسب و کاربرنده یا از دست رفته و در نهایت این باشد که آیایک شرکت میتواندبا مشتریان خود ارتباط برقرار کندیا خیر.بدون بازاریابی شما (و نیمه دوم مورد نیاز؛ فروش) هیچ چیز نخواهید داشت .برای نتیجه گیری، همه چیزبازاریابی است… وبله،بازاریابی همه چیزبرا ی موفقیت عمل شماست.